مقالات بروز کشوری

ساخت وبلاگ

به گزارش آفتاب و به نقل از خبرگزاری برنا؛ در حالی که همه ساله بازار فروش کتب ، برگزاری همایش ها و کلاس های کنکور داغ است، مشاور رتبه های برتر کنکور سراسری در گفت و گو با برنانیوز، اعتقاد چندانی به استفاده دانش آموزان از چنین امکاناتی ندارد و معتقد است ؛ مطالعه کتاب های درسی و نیز بررسی تستهای کنکورهای سراسری برای موفقیت در کنکور کافی است، البته به شرط آنکه دانش آموز مهارت لازم برای مطالعه و خلاصه برداری هر یک از کتابهای درسی را داشته باشد و درکنار آن شیوه های علمی تست زنی و مدیریت زمان را نیز بداند.

سیناتهرانی به برنا گفت: من نیز همانند سازمان سنجش معتقدم ، منبع سوالات کنکور ، فقط از محتوای کتاب های درسی استخراج می شود و بنابراین بین دانش آموزانی که از کلاس های کنکور استفاده می کنند و یا بچه هایی که فاقد چنین امکاناتی هستند، فرق چندانی وجود ندارد و این وسط، فقط شیوه مطالعاتی و تست زنی آنهاست که تعیین کننده رتبه کنکوری شان است.

این مشاور موفق تحصیلی در ادامه ی گفت وگوی خود با برنا، به تشریح شش مولفه اساسی و تاثیرگذار در کسب رتبه های برتر کنکور سراسری پرداخت.

مطالعه علمی و مفهومی دروس:

سیناتهرانی به خبرگزاری برنا گفت: متأسفانه برخی ها تصور می کنند مفهومی بودن سوالات کنکور بدین معنا است که برای حل آنها باید به فرمول های تستی یا کلاس های کنکور پناه برد، به همین علت هر ساله، حجم کتابهای کنکوری که روانه بازار می شود، افزایش می یابد. عده ای نیز به اشتباه تصور می کنند مفهومی بودن سوالات به معنای سخت بودن آن است در حالیکه هر دو دیدگاه، کاملاً اشتباه است.

عضو ارشد سایت درس زندگی دات کام در ادامه افزود: در یک دهه اخیر؛ طراحان کنکور سراسری از شیوه ای که بنابه دلایلی ، من نام آنرا سیمر می گذارم در طراحی سوالات کنکور استفاده می کنند و هر ساله نیز بر تعداد سوالاتی که بر اساس این روش طراحی شده ، افزوده شده است. مفهومی بودن نیز یعنی اینکه طراحان سوالات کنکور، مطالب یک فصل یا یک درس را سیمر می کنند و با تکیه بر این مطالب منتخب ، اقدام به طراحی سوالات می نمایند.

هدف از این شیوه علمی در طراحی سوالات کنکور سراسری که سالهاست در اغلب مدارس و دانشگاههای تراز اول دنیا از جمله دانشگاه استنفورد در حال اجراست، جلوگیری از ورود افراد غیرخلاق و ناکارآمد به بخش های مختلف جامعه است. در کشور ما نیز از این روش برای جلوگیری از کسب رتبه های ممتاز، توسط دانش آموزانی که می خواهند صرفاً با حفظ کردن مطالب کتابهای کنکور و یا توسّل به شیوه های غیرمعمول نظیر کلاس های کنکور خاصّ ، فرمول های تستی یکبار مصرف و ... وارد رشته های پرطرفدار دانشگاههای برتر کشور شوند، استفاده می شود.

این مشاور تحصیلی در ادامه افزود: در روش سیمر، طراحان بر روی مفاهیمی خاص متمرکز می شوند، لذا اگر دانش آموزی می خواهد در کنکور سراسری موفق شود، می بایست شیوه مطالعاتی خود را بر اساس این متد تغییر دهد، تا بتواند فکر طراح را به اصطلاح « بخواند » و بدیهی است وقتی موفق به انجام اینکار شود، دیگر نه نیازی به مطالعه جزوات یا کتابهای حجیم و یا پناه بردن به روشهای غیرمعمول و غیرعلمی خواهد داشت و نه نیازی هست که برای تسلط بیشتر، ساعتهای مطالعاتی طولانی داشته باشد و یا تستهای بیشمار حل کند.

متأسفانه مدیران و دبیران مدارس و حتی مشاورین تحصیلی با این روش آشنا نیستند و این از حجم تکالیف و سبک برنامه های درسی ای که به دانش آموزانشان می دهند، مشخص است.

روش مبتنی بر ایده یابی سیمر باعث می گردد تا در آینده افرادی وارد عرصه های مختلف شغلی بشوند که قادرند با تکیه بر روش تفکر صحیح و بهره گیری از هوش هیجانی و قدرت خلاقیت خود، جامعه را بسوی رشد و تعالی سوق دهند.

ساعات مطالعه:

این مشاور برجسته کنکور در این رابطه به برنا گفت: عده ای تصور می کنند، هرکس ساعات مطالعاتی اش بیشتر باشد، در کنکور سراسری نتیجه بهتری کسب می کند، اما این فرضیه کاملاً منسوخ و اشتباه است. به عقیده من ساعات مطالعه زیاد نشان دهنده این است که دانش آموز روشهای مطالعاتی نادرستی دارد که می بایست بر اساس نحوه تفکر طراحان کنکور سراسری که من از آن به روش سیمر یاد می کنم، اصلاح شود.

کتابهای کنکور :

از نگاه سیناتهرانی اغلب کتابهای کنکور مفاهیم کتاب درسی را بصورت ساده تری بیان کرده اند. اما این نباید باعث شود تا دانش آموز از مطالعه کتب درسی غافل شود. به عقیده ایشان، مطالعه صحیح کتابهای درسی به همراه بررسی تستهای سراسری موجود در کتابهای کنکور، برای موفق شدن در آزمون سراسری کافی است. ضمن اینکه دانش آموزان باید توجه داشتند باشند که کتابهای کنکوری ای که شناخته شده تر بوده و یا در دسترس تر هستند به همان نسبت می توانند خطرآفرین نیز باشند، زیرا نکات و فرمولهای ناکارآمد و اشتباهات آنها به شدت مورد توجه طراحان کنکوری سراسری قرار می گیرد. از طرفی مطالعه حجم عظیمی از کتابهای کنکور کار طاقت فرسایی است که باعث دلسردی و بی انگیزگی دانش آموزان در دراز مدت می شود.

برنامه درسی :

این مشاور برجسته کنکور که امسال نیز بیشترین آمار رتبه های یک رقمی و دو رقمی رشته های علوم تجربی و ریاضی فیزیک را از آن کمپ کنکور خود کرده است، به خبرنگار برنا گفت: یک برنامه درسی رتبه ساز، این نیست که یک جدول شلوغ و پر از درس و تست در اختیار دانش آموز قرار دهیم که دست و پای او را ببندد. خب اینکار را تقریبا همه مشاورین با تجربه و تازه کار تحصیلی می توانند انجام دهند، زیرا مواد لازم برای چنین برنامه ساده لوحانه ای یک برگ کاغذ و یک عدد خودکار است. در حالیکه برنامه درسی علمی و حرفه ای برنامه ای است که بر اساس روشهای صحیح تفکر و مطالعه تنظیم شده باشد، برنامه ای که در آن مرور مطالب به شیوه سیمر و در زمان های خاصی طرح ریزی شده باشد. وظیفه مشاور تحصیلی این است که هر درس داخل برنامه را مبتنی بر این روش و در جهتی هدایت کند که دانش آموز علاوه بر تسلط یافتن بر آن درس ، قادر باشد در زمانی کمتر از مدت زمان تعیین شده طراحان، سوالات آن درس را در کنکور سراسری پاسخ داده و در تله تستی آنها گرفتار نشود.

مدیریت ذهن :

سیناتهرانی در تشریح مولفه مدیریت ذهن در کسب رتبه های برتر کنکور به برنا گفت: این خیلی دردناک است که دانش آموزی همه زحمات خود را کشیده و در طی ماهها بخوبی مطالعه کرده است، اما در اثر فقدان مهارت لازم در مدیریت ذهن، از چند روز مانده به زمان برگزاری آزمون سراسری تا لحظه ورود به محل آزمون و پاسخگویی به سوالات، دچار استرس و بی نظمی ذهنی شده و به یکباره خود را ببازد. تجربه نشان داده است یکی از دلایل اصلی بی دقتی دانش آموزان در حل مسائل تشریحی و تستی به دغدغه های فکری و مسائل خانوادگی آنها برمی گردد، بنابراین این موضوعات می بایست توسط یک تیم از متخصصین تحصیلی و مهارتهای مدیریت ذهن حل شده و دانش آموز تا زمان شرکت در کنکور سراسری بطور منظم تحت نظر و برنامه ریزی این تیم باشد.

شیوه تست زنی :

سیناتهرانی در این رابطه به برنا گفت: نحوه طراحی سوالات و چیدمان آنها و نیز ترتیب دروس عمومی و اختصاصی در کنکور سراسری کاملاً هوشمندانه و بر اساس یک منحنی روانشناسی خاص صورت گرفته است، که نمی توانم آنرا بازگو کنم اما در این حد اشاره کنم که دانش آموزی که می خواهد در کنکور سراسری رتبه خوبی کسب کند باید بخوبی با آن منحنی و عملکردش آشنا شود تا در تله افزایش استرس و بهم ریختگی ذهنی و زمانی طراحان کنکور گرفتار نشود. بر اساس آن منحنی می توان سوالات را طوری چید تا به عنوان مثال، دانش آموزی که تصور می کرد براحتی می تواند یک رتبه زیر صد کسب کند، به یکباره از رتبه بالای هزار سردربیاورد. تسلط بر تست زنی در درجه اول نیازمند تسلط بر شیوه های مطالعه هر درس به روش سیمر و در درجه دوم نیازمند آشنایی کامل با منحنی فوق است.

آفتاب

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 189 تاريخ : سه شنبه 29 دی 1394 ساعت: 3:02

خداوند انسان را به خاطر توانایی ها « Abilities» و قابلیت های منحصر به فرد و بی حد ومرزش که او را از حیوانات متمایز می کند، بعنوان جانشین خود و اشرف مخلوقات انتخاب کرده است. توانایی ها و نیروهای سرشار بشری بی حد ومرز است و تا کنون بخشی از این نیروها و استعدادهای فکری، ذهنی، جسمی و روحی وروانی ، در قالب آفرینش ها و خلق شاهکارهای بی مانند و جاودانه برای رشد و پیشرفت بشریت توسط انسانهای موفق، خلاق و جریان ساز کشف و به کار گرفته شده است.

اما بخش بسیار زیادی از این توانایی های بالقوه ی « Potential» فکری و ذهنی، توسط افراد زیادی پنهان و نامکشوف باقی مانده است.شاید هنوز سازوکارها و کارکردهای مثل قدرت حافظه، قدرت بینایی و شنوایی، سلامتی، امنیت، داشتن کانون گرم خانواده، تسلط بر فن بیان، دوستان موثر و تاثیرگذارو... به عنوان استعداد« Talent» یا ظرفیت های خاص و منحصر به فرد در زندگی هر کس، محسوب و قلمداد نشده و به خاطر همین درصد بسیار زیادی از این ظرفیت ها « Capacity» و پتانسیل ها، توسط افراد ناموفق و شکست خورده رصد نشده و مورد بهره برداری قرار نگرفته است. مثلا خیلی از افراد بی اراده و شکست خورده، از داشتن محبت پدر ومادر یا امنیت و کانون گرم خانواده محروم بود ه و به خاطر نداشتن چتر حمایتی، تشویق ها و اهرم های تایید کننده موجود در خانواده نتوانسته اند به خواسته ها و موفقیت های لازم دست پیدا کنند. بر عکس افرادی هم هستند که با وجود داشتن موهبت و نعمت خانواده و پدر ومادر خوب، نتوانسته اند از این ظرفیت در جهت رشد وارتقاء خود بهره برداری لازم وحداکثری را بنمایند

فردی که حافظ کل قرآن کریم می باشد در واقع دارای توانایی بنام« قدرت حافظه Power save» است که به خوبی توانسته است از این استعداد ویژه، بهره برداری نماید. به عبارت دیگر علت موفقیت این شخص، تنها پول و سرمایه یا امکانات و یا زندگی در موقعیتی خاص نبوده است بلکه، بزرگترین و مهمترین سرمایه ی لازم برای موفقیت این فرد، قدرت حافظه فرد بوده است.

همچنین نابینایی که از نعمت « بینایی » محروم است، اما بر خلاف تصور در میادین ورزشی، هنری، علمی و ....با شایستگی موفق به کسب عناوین و یا جایگاه های ارزشمند می شود، بدون توجه به نابینایش و سایر کمبود ها و ناتوانایی ها، با شناسایی و کشف سایر ظرفیت های وجودی خود، توانسته به اوج برسد و شایستگی های لازم را کسب نماید.

سارقی که با هوشمندی وزیرکی و با از کارانداختن دوربین های مدار بسته و حسگرهای صوتی، به هدف خود می رسد، نیز دارای استعداد ها و توانایی های ویژه ی می باشد اگرچه، در جهت خلاف موازین اخلاقی و انسانی مورد استفاده واقع شده است.افرادی که با شور واشتیاق و صعه ی صدرو حوصله، ساعت ها بلکه روزها و حتی ماه ها زمان و وقت صرف می کنند تا فلان لباس یا پوشاک با مارک یا برند خاص را خریداری نمایند، دارای پتانسیل ها و ظرفیت های بنام صبرو حوصله، شور واشتیاق ، ایده ال گرایی و تلاش برای منحصر بودن، دیده شدن و ... می باشند که اگرچه ظاهرا مشکلی ندارد ولی آسیب ها در جایی نمود پیدا می کنند که این ظرفیت ها و استعدادها صرف حاشیه ها و فرعیات و موضوعات درجه چندم در زندگی می شوند. بر عکس اگر این افراد می توانستند صد درصد از چنین ظرفیت های وجودی در پرداختن به اهداف و اولویت های اصلی زندگی استفاده نمایند، شاهد موفقیت های بیشماری در زندگی خواهند بود.

باز هم مثال دیگری در باره افرادی که به خاطر زندگی در موقعیت های ویزه و منحصر به فرد، دارای امکانات خاص می باشند مثل کسانی که در سواحل جنوب یا دریای خزر زندگی می کنند، توانسته اند از ظرفیت های موجود در دریا بهره برداری لازم را انجام دهند ومعیشت خود را از راه ماهیگیری، شالیکاری و کاشت برنج ، صنایع دستی دریایی و... تامین نمایند.

می توان به افراد خلاق و موفقی که با استفاده از توانای های خاص و تمرکز، تمرین و پرورشمهارت های خاصی، مثل بازی با انگشتان دست یا حالت ها و فرم های که با استفاده از میمیک صورت ایجاد می کنند، از« جیم کری» گرفته تا بازیگرهای کوتوله ی که در فرصت ها وبنا به اقتضای فیلمنامه در فیلم های سینمایی به کار گرفته می شوند ومورد توجه کارگردانان قرار می گیرند، اشاره نمود.

بنابراین با ذکر این چند مثال و در پاسخ به ذهنیت یا سوال افرادی که می پرسند مگه داشتن والدین خوب، جزء استعداد یا فاکتورهای لازم برای موفقیت محسوب می شوند یا نه؟ بله هستند افرادی که از زندگی در مکان ها و موقعیت های با امکانات لازم محروم هستند، هستند افرادی که از نعمت سلامتی، شنوایی، بینایی، دست و پا چهره و قیافه محروم هستند، هستند افرادی که از داشتن پدر ومادر خوب، خواهر یا برادر مشوق محروم هستند، هستند افرادی که از آب آشامیدنی و تغذیه مناسب محروم هستند، هستند افرادی که از نعمت دریا ورودخانه ها محرومند، هستند افرادی که از داشتن هوای پاک محروم هستند و.....

همه افراد کم وبیش دارای این ظرفیت ها و پتانسیل ها به شکل ویژه هستند اما متاسفانه فقط توسط عده ی قلیل و محدود کشف، شناسایی و مورد بهره برداری قرار می گیرند و شاید مهمترین علت شکست و ناکامی افراد همین باشد که از چنین منابع وظرفیت های بکر و کشف نشده ی کمترین بهره برداری را دارند.

می توان به داشتن زیبایی، والدین خوب، امنیت و داشتن کانون گرم خانواده، سلامتی، توانایی در نوشتن، حافظه ی خوب، تسلط بر فن بیان، ارتباط و توکل به خداو.... به عنوان نمونه های از سرمایه ها و منابع بکر و نامرئی که می توان با به کاربردن آنها فرایند موفقیت را تکمیل و بهبود بخشید اشاره کرد.

با دستیابی به چنین دیدگاه و بینش خلاقانه ای، افرادی که از کوتاهی قد رنج می برند، چاق هستند، چهره ی زیبایی ندارند، مدرک دانشگاهی یا تحصیلات آکادمیک ندارند، شغل مناسبی ندارند، خیلی نگران نباشند . انها با اصلاح دید تک بعدی و بیمارگونه ی خود و مجهز شدن به دید خلاق یا چند بعدی می توانند با کشف و شناسائی سایر توانایی ها و ظرفیت های ویژه و منحصر به فرد خود که تا کنون دیده نشده و مورد توجه جدی واقع نشده اند یا هرگز فکر نمی کرده اند که می توان و می شود از این منابع و نیروها هم در رسیدن به جایگاه مورد نظر خود بهره برداری نمایند، خوشحال باشند که راه های بیشماری و بینهایتی برای به اوج رسیدن و به شایستگی رسیدن وجود دارند که به علت نامرئی بودن و در دسترس نبودن مورد توجه واقع نشده اند.

تجهیز شدن و آموزش این دیدگاه علاوه بر رشد شخصی افراد حتی در سطح کلان و در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیز می تواند جهت رشد، پیشرفت ورسیدن به موفقیت های کلان فرهنگی، اقتصادی و... مورد توجه دولت ها، موسسات و سازمانهای تاثیر گذار قرار بگیرد. در مجله اقتصاد ایران شماره ۱۸۴ صفحه ی ۱۰نوشته شده :« ایران کشوری است که ۱۰ درصد از جاذبه های تاریخی و فرهنگی دنیا را در اختیار دارد، اما متاسفانه حتی یک درصد از کل درآمد گردشگری دنیا را به خود اختصاص نمی دهد و سال گذشته تراز گردشگری کشورمان منفی بوده است.»

شاید اگر مسولین و مدیران ما با نگاهی خلاقانه از این منابع بکر وظرفیت های موجود در صنعت گردشگری ، بهره برداری صد در صدی می کردند دیگر نیازی به پول نفت و فروش منابع نفت و گاز به شکل خام نبود و چرخ های اقتصاد کشور تنها وتنها از درآمد سرشار صنعت گردشگری به حرکت در می آمدند.

سخن پایانی ، علت اینکه افراد با وجود داشتن استعداد ها، مدارک عالی، تخصص و تسلط بر فن یا دانش خاصی همچنان بیکارو سرگردان به دنبال شغل و موقعیت خاصی، از این شاخه به آن شاخه می پرند و مدام تغییر جهت می دهند و اولویت های زندگی را عوض می کنند، به عدم توانایی آنها در شناسائی و کشف راه ها و مسیرهای که بتوان از مهارت ها و تخصص خود نهایت بهره برداری و استفاده صد در صدی نمایند بر می گردد.این افراد با تحمل و صبوری کردن، تمرکز و سرمایه گذاری صد در صدی و استمرار وتداوم در کاربردی کردن و بهره برداری از مهارت ها و استعدادهای خود، می توانند به نتایج شگفت انگیزی در زندگی دست پیدا کنند.

فخرالدین دوست محمد

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 178 تاريخ : دوشنبه 28 دی 1394 ساعت: 17:39

یکی از زمینه های کاربردی شبکه های عصبی در فعالیت های مالی، رتبه بندی مشتریان وارزیابی تقاضای وام است.به این طریق می توان تصمیم گرفت که به چه کسی و به چه مقداری وام می توان پرداخت کرد.ارزیابی ریسک نپرداختن ،یعنی ارزیابی احتمال اینکه وام گیرنده چقدر از پرداخت وام سرباززند. در این مورد از پرسپترون های چند لایه با موفقیت استفاده شده است.مزیت شبکه عصبی در این است که می تواند از هزاران نمونه قبلی در تاریخچه فعالیت های مالی شرکت استفاده کند، ویژگی های برجسته را فرا بگیرد و از طریق آنها پیامدها را پیش بینی کند.

در بیشتر بانک های ایران وام بر اساس نظر ارزیابان اعطا می شود که این روش به مدت زمان زیاد و نیروهای خبره نیاز داردوازطرفی هزینه بر نیز است.

تاریخچه:

بعضی از پیش زمینه های شبکه عصبی را می توان در اوایل قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم مشاهده کرد.در این دوره،کارهای اساسی در فیزیک ،روانشناسی و نوروفیزیولوژی توسط دانشمندانی چون "هرمان فون هلمهلتز" ، "ارنست ماخ" و "ایوان پاولف" انجام گرفت.این کارهای اولیه عموماً بر نظریه های کلی یادگیری تأکید داشته اند و به مدل های مشخص ریاضی عملکرد نورون ها اشاره نداشته اند.

دیدگاه جدید شبکه های عصبی در دهه ۴۰ قرن بیستم درست زمانی مطرح شد، که "وارن مک کلوث" و "والتر پیتس" نشان دادند که شبکه های عصبی در اصل می توانند هر تابع حسابی و منطقی را محاسبه کنند. کاراین افرادرا می توان نقطه شروع حوزه علمی شبکه های عصبی مصنوعی نامید.این موضوع از سوی دونالدهب شخصی که عمل شرط گذاری را برای یادگیری نورون های بیولوژیکی ارائه داده ،ادامه یافت.

نخستین کاربرد عملی شبکه های عصبی در اواخر دهه ۵۰ قرن ۲۰ در، زمانی که "فرانک روزنبلانت" در سال۱۹۵۸ شبکه پرسپترون را معرفی کرد، مطرح شد. روزنبلات و همکارانش شبکه ای ساختند که قادر بود الگوها را از هم شناسایی کند.در همین زمان بود که برنارد ویدرو در سال ۱۹۶۰شبکه عصبی تطبیقی خطی آدلاین را با قانون یادگیری جدید مطرح کرد که از لحاظ ساختار شبیه پرسپترون است.

عنوانفایل
شبکه های عصبی و کاربرد در بانکداریapplication/pdf
1.pdf
364 KB

معصومه

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 179 تاريخ : دوشنبه 28 دی 1394 ساعت: 17:39

زنان شاهنامه اهل بزم ورزم بود ه اند

امیر پریزاد در گفت و گو با گیتی پورفاضل وکیل پایه یک دادگستری

زمانی که د ر کشوری با تاریخ و فرهنگ قابل عرضه و جهانی زند گی کنید مهم نیست به چه شغلی مشغول هستید و شما را با چه سمت و پستی می شناسند ، د غد غه فرهنگ و تاریخ و بسط و پژوهش و معرفی آن می تواند شما را د ر مسیری قرار د هد که بد ون چشمد اشت برای همواری آن تلاش و جنبه های ناشناخته شخصیتی خود را نیز عیان کنید ، گیتی پور فاضل بیشتر با عنوان حقوقد ان شناخته می شود ولی د ر عرصه فرهنگ و تاریخ ایران هم صاحب پژوهش ها و تحقیقاتی است. ماحصل این کوشش چاپ کتاب حماسه های بزرگ ملی و د و کتاب شعر پژواک آشنا و پرند ه های زند انی و رمان د و کهربای غارتگر بود ه که هر کد ام د ر جای خود قابل تامل و بررسی است.

برای شروع کمی پیرامون والایی واژه زن د ر فرهنگ ایران زمین برایمان بگویید و این موضوع چطور به تصویر کشید ه شد ه؟

ببینید د ر فرهنگ ایران زمین زن یعنی زند گی یعنی زایند گی، بنابراین چون تد اوم نسل به د ست اوست د ر خود این فرهنگ از یک جایگاه بسیار خوبی برخورد ار است، اگر که شما نگاهی به پیرامون این سرزمین بیند ازید و کشورهای همسایه را د ر نظر بگیرید د ر یک مقایسه بسیار گذرا این به شما ثابت می کند که جایگاه زن د ر ایران به چه صورت بود ه است.

قوانینی که حتی از آن زمان برای ما ماند ه و ما حالا به آن د سترسی د اریم نشان می د هد که زن از چه حقوق خوبی د ر ایران برخورد ار بود ه است. زمانی که زن د ر ایران ارث می برد ه د ر هیچ کجای د نیا ارث نمی برد ه و آن ملایمتی که د ر قوانین ایران وجود د اشته هرگز د ر قوانین د یگر کشورها و نقاط جغرافیایی وجود ند اشته به خصوص د ر تورات .

چرا به تورات اشاره کرد د ید ؟ مگر د ر تورات به زن از چه زاویه ای نگاه شد ه است؟

نگاه تورات به زن متفاوت ازد یگر کتب آسمانی است چون از همان اول که حوا زاد ه می شود او را وابسته می کند به آد م ومی گوید که چون ما د ید یم تو تنها هستی و د ید یم که نیاز د اری که همد می د اشته باشی حوا را آفرید یم. بعد وقتی که حوا د انایی خود را ابراز می کند با نزد یک شد ن به د رخت معرفت هم خود از میوه د رخت معرفت می خورد و هم به آد م می د هد تازه وی را تکفیر هم می کنند و می گویند که تو همد ست مار هستی و د ر این تمثیل مار شیطان است بنابراین زن می شود شاگرد شیطان.

از اینجاست که بعد ا هم ما د ر مانویت می بینیم که زن از یک جایگاه پستی برخورد ار است و می گویند که زن زمینی هست و مرد آسمانی که نشات گرفته از همین موضوع است چرا برای اینکه مانی متاثر از اد یان یهود ی و مسیحیت است بنابراین چون زن د ر آنجا جایگاه خوبی ند اشته ما می بینیم که مانی هم به همین اعتقاد است.

خب این اعتقاد کمی د ستخوش تغییر شد ه و شکی د ر آن نیست اما این نگاه د ر ایران چطور مورد نظر قرار می گیرد ؟ آیا د ر اینجا هم این نگاه به زن وجود تاریخی د اشته؟

د ر شاهنامه که شناسنامه ما ایرانی ها ست شما شکوفایی زنان را می بینید . ببینید تمام زنان غیر از سود ابه که خد مت شما عرض می کنم که چرا با سود ابه این گونه رفتار شد ه از یک خرد بالایی برخورد ار هستند . وقتی که کتایون به اسفند یار می گوید به جنگ رستم نرو، او گوش نمی کند چرا برای این که گشتاسب می خواست که اسفند یار را د ور کند ؛ او از اسفند یار می ترسید ، به او گفته بود که پاد شاهی از آن تو خواهد بود اگر تو رفته و رستم را د ست بسته بیاوری، من پاد شاهی را به تو واگذار می کنم .ترسی که د ر د ل گشتاسب بود ه می خواسته که او را از پایتخت د ور کند و به او این ماموریت را می د هد .

و ببینید که زبان فرد وسی چقد ر اینجا زیباست. تشبیهات فرد وسی بسیار بسیار جالب است و شما کمتر د ر شعر های د یگر می بینید .

آنجایی که جنگ رستم و اسفند یار است می گوید :

ستون کرد چپ را خم آورد راست

غریو از بن چرخ چاچی بخاست

بزد راست بر چشم اسفند یار

سیه شد جهان پیش آن نامد ار

خم آورد بالای سرو سهی

از او د ور شد د انش و فرهّی

قبل از اینکه رستم و اسفند یار شروع کنند به جنگ با هم، رستم به اسفند یار می گوید :

که گفتد برو د ست رستم ببند

نبند د مرا د ست چرخ بلند

حتی این هشد ار را هم به اسفند یار می د هد ولی از آنجایی که اسفند یار شوق پاد شاهی د اشته و می خواسته که به جای پد ر تکیه بزند به این جنگ می رود و واد ار می شود به جنگ با رستم.

د ر حالی که کتایون از ابتد ا به او این هشد ار را می د اد ه که تو این کار را نکن و او گوش نمی کند .

خب زنانی خرد گرا مانند کتایون را چقد ر د ر شاهنامه د اریم چون بود ند کسانی که فرد وسی را شاید از روی غرض ورزی انسانی زن ستیز معرفی کرد ه اند ؟

این حرف د رستی نیست . من د استان د یگری را برای شما مثال می زنم، د ر جایی د ر شاهنامه سین د خت را می بینید ، سین د خت از یک جنگ بزرگ با خرد ش جلوگیری می کند ، وقتی که با شوهر خود صحبت می کند به د لیل اینکه زال آمد ه بود خواستگاری د ختر سین د خت و اینها مخالف بود ند

به هر حال چون اینها از د و قبیله مختلف بود ند به هیچ عنوان حاضر نبود ند که این ازد واج صورت بگیرد و زال و رود ابه نیز همد یگر را د وست د اشتند .

می بینند که امکان د ارد آتش جنگ شعله ور بشود سین د خت می گوید که من خود م می خواهم با سام صحبت کنم و این زن می نشیند پای میز مذاکره مثل یک د یپلمات و از این جنگ جلوگیری می کند و به هر حال این مشکل را به نحوی حل و فصل می کند .

ببینید زنان د ر شاهنامه هم به عنوان یک زن د ر بزم و هم به عنوان یک د لیر و پهلوان د ر رزم شرکت می کنند . شما وقتی د ر مورد گرد آفرید می خوانید د ر شاهنامه واقعا لذت می برید . آنجایی که جنگ بین گرد آفرید و سهراب است و کلاهخود از سر گرد آفرید می افتد و موهای او آشکار می شود سهراب می گوید اگر زنان ایران این گونه هستند پس ببینید این سرزمین مرد ان شان چگونه خواهند بود ، این نشان می د هد که زن د ر ایران همپای مرد تربیت می شد ه و همپای مرد می توانسته رزم کند و د ر د لربایی و د لنشینی هم می توانسته صاحب بزم هم باشد ، د ر آنجا که می گوید رود ابه گیسوان خود را که آنقد ر بلند بود ه بیند ازد پایین و زال آن گیسوان را بگیرد و بالا برود ببینید چقد ر زیباست؛ شما این منظره را مجسم کنید خود ش یک تابلوی زیبایی است و آنجا نشان می د هد که آن زن چقد ر می تواند د ر ابراز عشق و محبت به مرد آن سیاست و د لربایی زنانه را د اشته باشد ، وقتی که آد م شاهنامه را می خواند به خصوص آنجایی که د ر مورد زن صحبت می کند واقعا لذت می برد ، یا د ر مورد فرانک و بسیاری از زنان د یگر شاهنامه که اگر قرار به گفتن باشد بسیار بحث طولانی می شود ولی آنچه مسلم است اگر که ما د ر شاهنامه می بینیم که می گوید :

زنان را ستایی سگان را ستای

مقد اری خشمگین می شویم یا وقتی که می گوید :

زن و اژد ها هر د و د ر خاک به

جهان پاک از این هر د و ناپاک به

فکر می کنیم که چطور ممکن است که فرد وسی این سخن را گفته باشد . نخست این که د ر شاهنامه این سخن از زبان رستم بیرون می آید و آن زمانی است که رستم آنقد ر خشمگین می شود وقتی وضعیت سیاوش را می بیند و خبر می د هند که سیاوش از بین رفت و کشته شد که از ناراحتی این صحبت ها د ر واقع از زبان رستم جاری می شود و گفته می شود ولی از آنجایی که ما اعتقاد د اریم که مرد های ایرانی به خصوص مرد هایی د ر رد یف فرد وسی انسان های فرهیخته و بزرگی بود ند با توجه به فرهنگ ایران که همیشه برای زن یک احترام خاصی قائل می شود نمی توانیم بپذیریم که فرد وسی این حرف را زد ه باشد .

اما با این اوصاف بسیاری معتقد ند که این اشعار د ر شاهنامه آمد ه و منسوب به فرد وسی است.

ببینید بسیاری از فرد وسی شناسان معتقد ند که این سخن فرد وسی نیست و اینها جزو شعرهایی است که به شاهنامه اضافه شد ه است، ولی یک چیزی را خیلی خوب می توان فهمید و آن این است که کسی که شاهنامه را می خواند متوجه می شود این سرزمین چه احترام خاصی برای زنان قائل بود ه است.

البته د ر مورد سیاوش و سود ابه من نمی توانم به سود ابه زیاد ایراد بگیرم حالا چرا برای آنکه سود ابه یک د ختر بسیار بسیار جوانی بود ه که د ر اثر جنگی که بین پد ر او و کیکاووس د ر می گیرد آنها شکست می خورند و د ر واقع این د ختر به عنوان یک غنیمت جنگی نصیب کیکاووس می شود و د ر آن زمان کیکاووس ۶۰ ساله بود ه و سود ابه یک د ختر جوان، مسلم است که او عاشق سیاوش می شود منتها این عشق د ر فرهنگ ما ممنوع بود ه چرا که سود ابه ماد ر سیاوش محسوب می شد ه د ر حالی که از نظر غریزه طبیعی می بینیم که سود ابه تقصیری ند اشته، سود ابه یک د ختر جوانی بود ه و د لش می خواسته که همنشین یک مرد جوانی باشد نه یک مرد ی که همسن پد رش بود ه منتها به خاطر آن که تابوهایی که د ر فرهنگ ما وجود د اشته نشکند و از بین نرود د ر نتیجه این عشق ممنوع قلمد اد شد ه و به خاطر همین هم سیاوش برای اینکه نشان بد هد که به پد رش خیانت نکرد ه و مرد پاکی است از آتش می گذرد .

این آتش به چه صورتی است؟ ما د ر فرهنگ ایران زمین د و جور ور د اریم. ور یعنی مجازات جرم،ور گرم، ور سرد و اساسا چرا این گونه بود ه؟

ور گرم گذشتن از آتش بود و ور سرد خورد ن سوگند بود ه یعنی آب آلود ه و اگر کسی این آب آلود ه را می خورد و مریض می شد و می مرد می گفتند که گناهکار بود ه و اگر که می خورد و تاثیر نمی کرد و نمی مرد یعنی بی گناه بود ه. حالا کسی که از آتش می گذشت اگر که بی گناه بود ه آتش او را نمی سوزاند کما اینکه سیاوش می گذرد و پد رش متوجه می شود که او هیچ اشتباهی نکرد ه است.

پس شما معتقد هستید که د ر فرهنگ ایرانی که شاهنامه شناسنامه آن است نگاه د رستی به زن شد ه؟

بله د رست است و به هرحال من فکر می کنم که اگر همه زنانی که د ر شاهنامه به نحوی جایگاهی د ارند و د ر مورد آنها گفته شد ه بخواهیم د ر مورد آنها تک تک صحبت کنیم خیلی بحث طولانی می شود و به همین جا بسند ه می کنم.

امیرپریزاد

نویسنده، مستندساز و فعال اجتماعی

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 215 تاريخ : جمعه 25 دی 1394 ساعت: 20:06

۱ آیا دوست دارید با تکنولوژی گام بردارید؟

الف) خیر

ب) تا حدودی

ج ) بله، همیشه

۲ آیا دائما به دنبال تفریحات و سرگرمی های جدید هستید؟

الف) خیر، تمام سرگرمی های من همان هایی است که سال هاست با آنها آشنا هستم.

ب) گاهی اوقات از تفریحات و سرگرمی های جدید استقبال می کنم.

ج ) بله. من معتقدم باید همیشه جدیدترین ها را تجربه کرد.

۳ آیا هر سال برای سفر، یک مکان جدید را انتخاب می کنید؟

الف) خیر، همیشه برای سفر به یک مکان خاص می روم.

ب) من چندین مکان را می شناسم و هر سال بین آنها یکی را برای سفر انتخاب می کنم.

ج ) بله

۴ کدام یک از این موارد برایتان مهمتر است؟

الف) گذشته

ب) حال

ج ) آینده

۵ آیا اعتقادی به پس انداز و ذخیره کردن چیزها دارید؟

الف) بله

ب) گاهی اوقات

ج ) خیر

۶ کدام یک از این موارد در آغاز سال جدید به ذهن تان می رسد؟

الف) یک سال تلخ دیگر تمام شد.

ب) باورم نمی شود از پارسال تا به امروز ۱۲ ماه گذشته است.

ج ) برای سال جدید چه برنامه هایی باید بگذارم؟

۷ آیا باور دارید زمانی برسد که افراد در زمان پیری هم همچنان زیبا و فعال باشند؟

الف) بله

ب) شاید

ج ) خیر

۸ آیا معتقدید موسیقی در گذشته زیباتر و پربارتر بود؟

الف) برخی از موسیقی ها اینگونه بودند.

ب) قطعا در گذشته موسیقی به مراتب بهتر از زمان حال بود.

ج ) خیر

۹ آیا گوشی هوشمند یا تبلت دارید؟

الف) خیر و برنامه ای برای خرید این قبیل وسایل هم ندارم.

ب) خیر اما قصد دارم بخرم.

ج ) بله

۱۰ آیا خاطرات خوبی که از زندگی در این منزل کنونی تان دارید، شما را از نقل مکان به خانه ای دیگر که حتی از خانه فعلی تان بهتر است باز می دارد؟

الف) بله

ب) بستگی دارد که چه شرایط بهتری در انتظارم باشد.

ج ) خیر

۱۱ کدام یک از این موارد برای شما مهمتر است؟

الف) زندگی و خانواده ای امن و باثبات

ب) لذت بردن از زندگی و لحظه حال

ج ) تقویت استعدادها و استفاده از توانمندی ها

۱۲ وقتی با همسرتان هستید، دوست دارید از لحظه لذت ببرید یا برای آینده تان برنامه ریزی کنید؟

الف) از لحظه لذت ببریم.

ب) هر دو، هم از لحظه لذت ببریم و هم برای آینده برنامه ریزی کنیم.

ج ) برای آینده برنامه ریزی کنیم.

۱۳ اگر کسی شما را به شدت برنجاند، آیا می توانید او را به طور کامل ببخشید؟

الف) خیر، هرگز

ب) تا زمانی که کارش را تلافی کنم، نمی توانم او را ببخشم.

ج ) بله

۱۴ آیا در اینترنت و شبکه های اجتماعی صفحه دارید؟

الف) خیر

ب) فعلا خیر اما می خواهم در آینده داشته باشم.

ج ) بله

۱۵ آیا الگوهای شما یا افراد مشهوری که به آنها علاقمند هستید، در طی سال های گذشته تغییر کرده اند؟

الف) بله

ب) برخی از آنها تغییر کرده اند.

ج ) خیر

۱۶ آیا فکر کردن به تکنولوژی جدید و پیچیده، شما را می ترساند؟

الف) بله

ب) بیشتر از اینکه بترسم از آن گیج می شوم.

ج ) خیر، اما دوست دارم پا به پای تکنولوژی پیش بروم و پیشرفت کنم.

۱۷ کدام یک از این موارد بیشتر دیدگاه شما به تغییر کردن را نشان می دهد؟

الف) از تغییر بیزارم.

ب) علاقه چندانی به تغییر کردن ندارم اما آن را می پذیرم.

ج ) از تغییر استقبال می کنم.

۱۸ آیا دوست دارید برنامه های تکراری تلویزیون را تماشا کنید یا ترجیح می دهید برنامه های جدید را ببینید؟

الف) برنامه های تکراری را بیشتر دوست دارم.

ب) برخی از برنامه های تکراری را دوست دارم اما برنامه های جدید را هم تماشا می کنم.

ج ) برنامه های جدید را می بینم و علاقه ای به دیدن برنامه های تکراری ندارم.

۱۹ آیا به تیپ و لباس های مدل جدید علاقه دارید؟

الف) نه چندان

ب) به نظرم بعضی از تیپ ها و لباس های مدل جدید خوب هستند.

ج ) برخی از مدل های جدید متناسب من نیستند اما از دیدن افرادی که آنها را می پوشند لذت می برم.

۲۰ آیا می توانید از اتفاقات تلخی که برای تان رخ داده اند، بگذرید؟

الف) به سادگی نمی توانم این کار را انجام دهم. به زمان زیادی نیاز دارم و به سختی می توانم آن را فراموش کنم.

ب) دوست دارم در لحظه زندگی کنم. در حقیقت هیچ کس نمی تواند یک اتفاق ناگوار را به طور کامل فراموش کند.

ج ) کار ساده ای نیست اما اتفاقات ناگوار را پشت سر می گذارم و سعی می کنم تا جای ممکن در کمترین زمان ممکن به زندگی عادی بازگردم.

۲۱ آیا به مکان هایی که در گذشته زیاد در آنجا تردد داشته اید، می روید تا خاطرات گذشته را مرور کنید؟

الف) بله، بیشتر اوقات

ب) گاهی اوقات

ج ) هرگز یا به ندرت

۲۲ کدام یک از این موارد را وجه مثبت خود می دانید؟

الف) منظم

ب) مسئولیت پذیر

ج ) پر انرژی

۲۳ اگر شرکتی که در آن کار می کنید بخواهد جدیدترین تکنولوژی را بیاورد با آن چه برخوردی می کنید؟

الف) ناراحت می شوم چون با اطلاعات و توانمندی های کنونی ام راحت تر هستم و نمی خواهم اطلاعاتم را با تکنولوژی روز ارتقا دهم.

ب) در دنیای کنونی ضروری است که دانش خود را به روز کنیم تا در رقابت موفق شویم اما من نگران می شوم که نتوانم خودم را به آخرین تکنولوژی برسانم.

ج ) من از تکنولوژی جدید استقبال می کنم و دوست دارم خود را با چالش های جدید آزمایش کنم.

۲۴ آیا معتقدید دوران تحصیل، بهترین دوران زندگی تان بوده است؟

الف) بله

ب) هر چند که از آن زمان خاطرات بسیار خوبی دارم اما بهترین دوران زندگی ام نبوده است.

ج ) خیر

۲۵ آیا تاکنون در زمینه تکنولوژی به حدی از مهارت رسیده اید که بتوانید آن را به دیگران هم بیاموزید؟

الف) خیر

ب) چند مورد

ج ) بیشتر اوقات در تکنولوژی های جدید به این میزان از مهارت می رسم.

امتیاز ۴۰ تا ۵۰

شما فردی هستید که کاملا نگاه تان به آینده است و همواره به فکر آینده هستید و به همین دلیل کمتر در لحظه حال زندگی می کنید. فرقی نمی کند در چه سنی هستید، شما مدام به فکر برنامه ریزی برای آینده هستید. تغییر به نظر شما خیلی هم بد نیست، حتی بسیاری اوقات از تغییرات استقبال می کنید. وقتی برای آینده برنامه ریزی می کنید، هیجان زده می شوید که چه فرصت های بی نظیری قرار است برایتان اتفاق بیفتد.

شما به تکنولوژی جدید علاقمندید و دوست دارید همگام با پیشرفت های جهان گام بردارید و از دنیا عقب نمانید. امروز علم و تکنولوژی با چنان سرعتی پیشرفت می کند و هر روز وسایل و اختراعات جدیدی وارد بازار می شوند که بیشتر ما هر قدر که تلاش کنیم باز هم به آن نمی رسیدم؛ پس اگر روزی متوجه شدید که علی رغم تمام تلاش هایتان از برخی وسایل جدید یا یافته های علمی غافل مانده اید نباید ناامید و نگران شوید.

ناامید نشوید اگر می بینید که کامپیوتر یا گوشی موبایلی که شش ماه پیش خریده اید، امروز دیگر جدیدترین مدل نیست. اعتقاد شما این است که هرگز نباید عقب بمانید و زندگی تان باید همواره رو به جلو باشد و پیشرفت کند.

امتیاز ۲۵ تا ۳۹

تجربیات و خاطرت گذشته، امروز ما را ساخته اند. این تجربیات به ما قدرت می دهند که بتوانیم امروز زندگی کنیم و آینده مان را بسازیم. امتیاز شما نشان می دهد که به آینده می نگرید و برای آینده برنامه ریزی می کنید، بدتان نمی آید که دانش کافی در زمینه علم و تکنولوژی جدید داشته باشید اما در عین حال به گذشته و خاطره ها نیز علاقه مندید.

شما در وضعیت خوب و متعادلی قرار دارید. از تغییر نمی ترسید، از چالش های جدید استقبال کرده و گرچه در رأس افراد آگاه از علم و تکنولوژی روز نیستید اما سعی می کنید در حد معمول خود را به روز نگه دارید. به آینده دید مثبتی دارید اما نوستالژی و خاطرات گذشته نیز جایگاه ارزشمندی برای شما دارند.

امتیاز کمتر از ۲۵

شما در برابر تغییرات به شدت مقاومت می کنید، از سرعت بالای تغییرات دنیای امروزی راضی نیستید و دوست دارید در همین منطقه امنی که برای خود ساخته اید، باقی بمانید. شما به تکنولوژی های جدید چندان علاقمند نیستید. شاید یک یاز دلایل آن این باشد که خودتان نمی خواهید یا نمی توانید با آن همگام شوید. شما به گذشته علاقه بیشتری دارید و احساساتی هستید. وقتی با تغییر بزرگی در زندگی مواجه می شوید، بیشتر از هر زمان دیگری به گذشته خود می چسبید. خیلی کم اتفاق می افتد که باور و عقاید اصلی خود را تغییر دهید و در ضمن دوست ندارید به نتایج مثبتی که تغییر کردن برایتان به ارمغان می آورد، توجه کنید.

به یاد داشته باشید هیچ وقت برای یاد گرفتن دیر نیست. ما هیچ وقت آنقدر پیر نمی شویم که یادگرفتن برای مان دیر شود. چه بخواهید و چه نخواهید، علم و تکنولوژی با سرعت پیشرفت می کند. هدف همه تغییرات بهتر کردن زندگی ماست و اگر بخواهیم از آن فرار کنیم فقط خود را از اثرات مثبت و مواهب پیشرفت ها محروم می کنیم.

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 199 تاريخ : جمعه 25 دی 1394 ساعت: 20:06

متخصصان غدد بر این باورند که استرس روی هورمون های فوق کلیه تاثیر می گذارد و باعث ترشح هورمون کورتیزول یا هورمون استرس می شود. معمولا در مواقع هیجان، ترس و حتی افسردگی ترشح این هورمون افزایش می یابد تا مقاومت بدن را در مواجهه با استرس بالا ببرد.

علاوه بر این، استرس و افسردگی می توانند از طریق تاثیر بر هورمون های هیپوفیز که فرماندهی غدد درون ریز بدن را بر عهده دارند، باعث کاهش ترشح هورمون های جنسی شوند. به عبارت ساده تر در شرایط پر استرس، ترشح هورمون های هیپوفیز و هیپوتالاموس کاهش می یابد و در نهایت با تاثیر روی غدد جنسی باعث کاهش ترشح هورمون های جنسی می شود. به همین دلیل یکی از علل کاهش میل جنسی، استرس و افسردگی است. البته بد نیست بدانید که جدا از تاثیر سیستم هورمونی، استرس و افسردگی به تنهایی نیز باعث کاهش میل جنسی می شوند.

دکتر غلامحسین قائدی – روانپزشک جنسی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شاهد:

تاثیر استرس بر زندگی مشترک

بدون شک وجود علائمی از مشکلات روانی نظیر استرس، نوسانات خلقی و نگرانی های روزمره یا بالینی یکی از زوجین یا هر دوی آنها می تواند باعث شکل گیری اختلالات جنسی، نارضایتی جنسی و فقدان تجربه لذتبخش جنسی برای آنها شود.

این مسئله در پژوهش ها و مطالعات زیادی مورد بررسی قرار گرفته و به اثبات رسیده است. با این حال این فرضیه که افزایش روابط جنسی می تواند باعث کاهش فشار عصبی زوجین شود، الزاما در تمام شرایط درست نیست و شواهد پژوهشی چندان هم در حمایت از این فرضیه وجود ندارد.

در بیشتر مواقع وقتی زن و شوهری با وجود فشارهای عصبی، اضطراب، استرس، خلق پایین و مانند آن اقدام به برقراری رابطه زناشویی می کنند، عملا به دلیل شرایط خاصی که تجربه می کنند، نمی توانند از روابط خود لذت ببرند و به دنبال آن حتی ممکن است میلی به برقراری رابطه نداشته باشند یا در یک یاز مراحل رابطه زناشویی نتوانند موفق عمل کنند.

تاثیر رابطه زناشویی در تعدیل هیجانات منفی

رابطه زناشویی یک تجربه لذتبخش است. وقتی زوجین دارای اضطراب عملکرد جنسی هستند، داشتن این رابطه نمی تواند چندان برای آنها لذتبخش باشد و بالطبع هم نمی توان انتظار داشت باعث کاهش استرس شود اما اگر فشار روانی فرد ناشی از فقدان رابطه زناشویی و عدم تخلیه انرژی روانی او باشد، برقراری رابطه می تواند به تخلیه انرژی روانی ذخیره شده کمک کند و باعث کاهش فشار روانی وی شود.

نکته حائز اهمیت این است که فقدان رابطه زناشویی در بسیاری از افراد منجر به ذخیره سازی انرژی زیادی می شود که ممکن است آنها را عصبانی، خشمگین، حساس و ناراحت کند که در چنین شرایطی برقراری رابطه زناشویی می تواند به تعدیل این هیجانات منفی کمک کند.

مطالعات چندی هم نشان داده است که رابطه زناشویی روزانه و مستمر ممکن است باعث کاهش استرس در افراد شود؛ این مطالعات نشان داده اند که رابطه زناشویی روزانه می تواند باعث رشد سلول هایی در هیپوکامپ مغز شود که مسئول کنترل سطح استرس است.

مطالعات دیگر نشان داده داشتن رابطه زناشویی روزانه به مدت ۲ هفته باعث کاهش فشار خون و سطح استرس مورد بررسی می شود. با این حال این مطالعات اندک بوده و قابل تعمیم نیستند.

راه حل چیست؟

آنچه می توان به زوجینی که دارای فشارهای روانی و عصبی هستند توصیه کرد این است که در مرحله اول به دنبال ارزیابی روانشناختی و سلامت روان خود باشند. به این ترتیب می توان مشکلات احتمالی را شناسایی و برای رفع آنها اقدام کرد. شناسایی منشأ فشارهای روانی و عصبی می تواند بسیار کمک کننده باشد چرا که نوع علت در تعیین نوع مداخله بسیار موثر است. وجود علائم اختلالات روانی در افراد، استرس های روزمره، استرس ناشی از تعارضات بین فردی و مشکلات ارتباطی و عاطفی زوجین هر کدام روند مداخلات را به سمتی سوق خواهد داد.

تغییر سبک زندگی، ورزش کردن، داشتن برنامه های تفریحی، کم کردن بار شغلی، پرداختن به برنامه های خاص آموزشی و نظایر آن می تواند در بهبود زندگی زناشویی کمک کننده باشد و زوجین با چنین ویژگی هایی باید بدانند پرداختن به رابطه زناشویی، در شرایط نامطلوب و استرس زا ممکن است نه تنها مفید نباشد بلکه منجر به شکل گیری مشکلات بیشتری شود و فشار روانی – عصبی را افزایش دهد.

بنابراین این افراد بهتر است به دنبال کمک های تخصصی تر باشند و حتی با یادگیری مهارت های لازم، زندگی را که استرس باعث ایجاد نارضایتی بین آنها شده و در حال از هم پاشیدن است، نجات دهد.

دکتر حامد محمدی کنگرانی – روانپزشک و مشاور خانواده و عضو کمیته رسانه انجمن روانپزشکان ایران:

آنچه بیش از همه باعث بروز مشکلات زناشویی بین زوجین می شود، عدم تطابق بین نیاز جنسی و تعداد دفعات برقراری رابطه است. منظور از عدم تطابق بین نیاز جنسی، شرایطی است که یکی از طرفین به اجبار دیگری تن به برقراری رابطه می دهد یا اینکه بنا به دلائل مختلف، به اجبار جلوی این نیاز خود را می گیرد و از برقراری رابطه امتناع می کند.

این در حالی است که نداشتن رابطه زناشویی برای مدت طولانی می تواند باعث بروز حالت های پرخاشگری، خشم، عدم رضایت و کفایت در فرد شود و افسردگی را تشدید کند.

این حالت معمولا در زوج هایی که دارای اختلاف هستند و به دنبال آن اختلاف عاطفی و فکری، رابطه زناشویی شان کاهش می یابد، بیشتر مشاهده می شود. در زوجینی هم که تعداد دفعات رابطه زناشویی بیش از حد است، به خصوص در شرایطی که برقراری رابطه فقط به خواست یکی از طرفین است و دیگری تمایلی به داشتن رابطه ندارد، احساس اضطراب و نگرانی، عدم کفایت و حتی حس ناخوشایند بازیچه بودن به فرد دست می دهد. به خصوص زنان تصور می کنند همسرشان او را فقط برای رابطه زناشویی می خواهد یا او را مجبور است بنا به حکم وظیفه این کار را انجام دهد.

یک رابطه زناشویی موفق، رابطه ای دو طرفه است که هر ۲ نفر از این فعالیت رضایت داشته باشند. این رابطه ممکن است هر روز هفته، یک بار در هفته یا یک بار در ماه صورت بگیرد. طبیعی است مشکلات روانی نظیر استرس، نوسانات خلقی و نگرانی روزمره یا بالینی یکی از زوجین یا هر دوی آنها منجر به شکل گیری اختلالات جنسی، نارضایتی جنسی و فقدان تجربه لذتبخش جنسی برای آنها شود.

تصور کنید وقتی فردی در شرایط استرس زا قرار دارد و دچار درگیری ذهنی و نوسانات خلقی است، چگونه می تواند سطح استرس خود را با افزایش دفعات رابطه زناشویی بکاهد؛ آن هم در زندگی پر استرس و پر مشغله امروزی که اختلالات جنسی متعدد به اشکال متفاوت – کاهش میل جنسی، عدم رسیدن به ارگاسم در زنان، دردهای مقاربتی، انزال زودرس و دیررس در آقایان و ... – بروز می کند.

اگرچه یکی از راه هایی که فرد می تواند خشم خود را تخلیه کند، داشتن رابطه زناشویی است اما این به این معنا نیست که این رابطه کیفیت لازم را دارد و باعث رضایت طرف مقابل و فروکش شدن خشم می شود.

برای تخلیه خشم باید مشکل به صورت ریشه ای بررسی و حل شود. در واقع باید عامل موثر در بروز این اختلال روانپزشکی که باعث شده فرد بخواهد با تعدد در روابط زناشویی آن را برطرف کند، مشخص شود.

رابطه زناشویی، یکی از چهار رکن یک رابطه در کنار رابطه اقتصادی، عاطفی و فکری به شمار می رود و باید از کیفیت لازم برخوردار باشد.

در شرایط استرس زا میل جنسی کاهش پیدا می کند

معمولا در شرایط استرس زا میل جنسی کاهش پیدا می کند و فرد به دلیل نوسانات خلقی دچار اختلال در توانایی جنسی می شود. اگر به هر دلیلی در چنین شرایطی، یکی از طرفین مجبور به برقراری رابطه زناشویی شود، دچار عدم کفایت خواهد شد و به دلیل اینکه اختلال در ارگاسم و میل جنسی را تجربه کرده، تصور می کند توانایی جنسی ندارد؛ بنابراین برای رهایی و پرخاشگری، برقراری روابط زناشویی مکرر و منظم، به زوج هایی که تازه ازدواج کرده اند کمکی نمی کند تا آنها از ازدواج احساس رضایت پیدا کنند چون افزایش رابطه به عنوان یک عامل استرس آور می تواند باعث تشدید استرس، کاهش اعتماد به نفس و عدم کفایت بیشتر شود.

معمولا زوج هایی که عصبی هستند بیشتر در روابط شان دچار مشکل می شوند چون خیلی بیشتر در معرض تحریک های عصبی، نوسانات خلقی و انواع نگرانی ها قرار می گیرند. زوج هایی که این ویژگی رفتاری را دارند، برای بهبود روابط زناشویی و کاستن فشار عصبی باید شرایط یکدیگر و کاهش میل جنسی در شرایط استرس زا را درک کنند و بی میلی طرف مقابل به برقراری رابطه زناشویی را به حساب اینکه دیگر شریک زندگی از او خسته شده یا زیبایی و جذابیت های کافی را برای او ندارد، نگذارند و حتما در صورت ادامه استرس و اضطراب، برای درمان به متخصص مربوطه مراجعه کنند تا این عامل باعث ایجاد اضطراب در رابطه زناشویی نشود.

مجله سلامانه - مرضیه نوروزی

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 196 تاريخ : جمعه 25 دی 1394 ساعت: 20:06

آن بیرون یعنی در جامعه هزاران بیمار بی بضاعت و لشکر میلیونی بیکاران وجود دارند که با این متن ها گرم نمی شوند. گاهی اما به اندازه همان لباسی که روی یک دیوار می آویزیم اندکی گرما زیر پوست جهان سرد بیرون می رود.

پاییز امسال از میان خبرهای انبوهی که حجم سنگینی از غم را در پیاله چشم های آدم خالی می کند و یادآور می شود که انگار وزن و سهم شر در این عالم بیشتر از وزن خیر است و نیمه تاریک آدمی مثل یک جنگجو از تصرفات در آن نیمه خیر دست نمی کشد و قصد دارد از مساحت آن نیمه خوب بکاهد، خبر از دیوارهایی رسید که داشتند در شهرهای مختلف کشور جان می گرفتند و شهر ها آرام آرام به این سلسله می پیوستند.

دیوار بار معنایی و تداعی مثبتی ندارد. آدم را یاد خیلی چیزها می اندازد ازجمله مانع و سرما، یاد آن شعر معروف اخوان ثالث وقتی از شکست و مرگ مهربانی حرف می زند: «سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت / سر ها در گریبان است / کسی سر برنیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را / نگه جز پیش پا را دید، نتواند / که ره تاریک و لغزان است / وگر دست محبت سوی کس یازی / به اکراه آورد دست از بغل بیرون / که سرما سخت سوزان است / نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک / چو دیوار ایستد در پیش چشمانت» نفس که لطیف ترین جزء از وجود آدمی است در سرما می تواند چنان منجمد شود که مثل دیوار در برابرت بایستد.

اما آدمی نشان داده است که می تواند گاهی از همه این تعاریف و تداعی ها عبور کند. رفتار آدم ها گاهی علیه تداعی هاست، مثل وقتی که پاییز امسال ناگهان با پدیده «دیوار مهربانی ها» روبه رو شدیم.

اما اولین خبرهایی که آذرماه امسال درباره این دیوار منتشر شد، مربوط به مشهد و شیراز بود. گرچه روایت های دیگری هم در این باره وجود دارد. با این همه گفته می شود کسانی از اهالی این دو شهر، اولین چراغ ها را روشن کرده اند.

اما سایت ها و خبرگزاری ها همان روز ها درباره ایده ای قابل توجه در آستانه زمستان و آغاز فصل سرما نوشتند: عده ای جوان نا شناس دیواری با نام مهربانی در شیراز ایجاد کرده اند تا مردم لباس های بلااستفاده شان را آنجا بیاویزند و فقرا بدون واسطه آن ها را بردارند.

آن ها دیوار یکی از خانه های خیابان قدمگاه شیراز را رنگ زده، رویش چوب لباسی گذاشته و در کنار آن نوشته اند: «نیاز نداری بذار، نیاز داری بردار.»

اما این قطار در ایستگاه مشهد و شیراز متوقف نماند. طولی نکشید که شهرهای بسیاری در کشور از تهران و تبریز و کرج تا اصفهان و کرمانشاه و ارومیه و کازرون و شهرهای بزرگ و کوچک دیگر به این قطار پیوستند و در کمتر از دو هفته دیوار مهربانی به رسانه های بین المللی رسید.

از سی ان ان تا دویچه وله فارسی، از هفته نامه اشپیگل تا دیلی تلگراف، از بی بی سی فارسی تا روزنامه های ایتالیا و دیگر رسانه ها ذوق زدگی خود را از آنچه این روز ها در ایران اتفاق می افتاد پنهان نمی کردند.

همچنان که دویچه وله در این باره نوشت: «این حرکت، حرکتی است که به نوعی خودجوش و خلاقانه است، یعنی از سوی مردم دارد اجرا می شود و به همین دلیل می تواند تأثیرگذاری بیشتری بر اقشار مختلف جامعه داشته باشد. کسی به درستی نمی داند از کجا و دقیقا از کی شروع شد.

ظاهرا مردی در مشهد در محله ثروتمندنشین ملک آباد، بلوار سجاد اولین کسی بوده که دیوار خانه اش را اختصاص داده به پخش مهربانی.

این مرد که نه می خواهد نامی از او برده شود و نه شغلش علنی شود، می گوید: چند ایده شبیه به این را در اینترنت دیده بودم. در استرالیا مردم در یک روز مشخص وسایلی را که نیاز نداشتند پشت در می گذاشتند، بادبادکی بزرگ هم هوا می کردند تا مردم شهر بفهمند در آن خانه دارد کار خیر انجام می شود.

عکس دیگری هم دیدم که مربوط به استان گیلان بود. جایی را مشخص کرده بودند که مردم لباس های اضافی شان را می گذاشتند تا هرکس که لازم دارد بردارد. شنیدم در تهران هم یخچالی گذاشته اند و مردم داخلش خوراکی و غذا می گذارند.

اما آن مرد مشهدی که مبدع این حرکت بود نکته جالبی را هم لابه لای حرف هایش مطرح کرده بود: روزهای اول نگران بودم کسانی بیایند و همه لباس ها را بردارند و بروند ولی این اتفاق نیفتاد.

من به چشم خودم دیدم یک نفر دو دست کت و شلوار کاور کشیده و تقریبا نو را به این جالباسی آویزان کرد. کت وشلوار ها را از خشکشویی آورده بود. بعد از این اتفاق یک نفر آمد و چند تا لباس بچگانه برداشت و رفت، یعنی اصلا و ابدا دست به کت و شلوار ها نزد.

لایه های زیرین تر رفتارهای خیرخواهانه کجاست؟

با همه حواشی ای که <دیوار مهربانی> و طرح های مشابه می تواند داشته باشد اما آیا آثار و تبعات ذهنی روانی و اجتماعی مثبت این حرکت ها قابل چشم پوشی است؟ فضا دادن به این حرکت ها مثل فضا دادن به یک جنین برای رشد، نوعی حس امنیت درونی را در جامعه ایجاد نمی کند؟ گارد آدم ها را باز نمی کند که دیگر چنین قاطعانه نگویند:<هوا دلگیر، در ها بسته، سر ها در گریبان، دست ها پنهان / نفس ها ابر، دل ها خسته و غمگین /درختان اسکلتهای بلور آجین / زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه / غبار آلوده مهر و ماه / زمستان است.>

فرق می کند که در رسانه از روزنامه بگیرید تا تلویزیون و رسانه های مجازی هر روز خبرهایی از قتل و کیف قاپی بشنوی یا اینکه سلسله ای از خبر ها را پشت سر هم بشنوی که مثلا در شهرهای ایران، دیوار مهربانی راه افتاده است یا اینکه در فلان شهر با بارش برف یک گروه پاکسازی طبیعت، ظرف های گندم را لابلای شاخه های درختان گذاشته اند یا در شهری دیگر یخچال هایی در برخی از نقاط شهر تعبیه شده تا تهیدست ها به چند وعده غذای روزانه دسترسی داشته باشند. این فاصله فقط فاصله وحشتناک دو خبر نیست، فاصله غریب میان دو تعریف از آدمی است.

اگرچه ظاهرا ماحصل دیوار مهربانی ممکن است پوشاندن لباسی گرم بر تن آدم هایی باشد که قدرت خرید لباس برای خود ندارند یا ماحصل نصب ظروف گندم روی شاخه درختان سیر شدن چند پرنده باشد اما این رویی ترین لایه این اقدام است.

در واقع لایه زیرین این حرکت، تعریف تازه ای است که از انسان به دست ما می دهد و به ما یادآور می شود پس می توان در شهری که فکر می کنیم همه دنبال منافع خودشان هستند و می خواهند از هر راه ممکن و ناممکن به آن مطلوب های شخصی برسند حتی اگر به قیمت دور زدن قانون باشد آدم هایی را دید که به فکر دیگران هستند و به نیاز ها و نارسایی های آن ها می اندیشند.

ما نیمه دیگری را نادیده می گیریم، شاید برای اینکه آن را بدیهی می پنداریم یا شاید برای اینکه نیازی به گفتن آنها نمی بینیم چون مشکلی نیست که برای حل کردن در کانون توجه قرار گیرد.

انگار یادمان رفته خیلی از نیکی ها و مهربانی ها هرچقدر هم بدیهی باشد باید گفته شود تا دیده شود و الگوبرداری شود و دست کم تصویری واقعی تر از مردم به دست دهد. مردمی که به وقتش مهربانی شان مثال زدنی است اما در غیاب این رفتارها یا انعکاس ندادن آنها، تصاویر خشن اجازه دیده شدن واقعیت ها را می گیرد و تصویری از جامعه ای نه چندان قابل اتکا و اعتماد به ما می دهد.

آن ها که بر دیوار مهربانی حاشیه زدند

بازتاب این خبر در فضای مجازی هم حاشیه های جالب توجهی داشت. یکی از پررنگ ترین حاشیه ها، جدال ها و دعواهای کاربران درباره این موضوع بود که این دیوار اولین بار از کدام شهر جان گرفته است.

برخی از کاربران سرسختانه در کامنت هایشان توان قابل توجهی را صرف این موضوع کرده بودند که دیوار مهربانی از شهر آن ها آغاز شده است و بعد سایر شهر ها به این حرکت پیوسته اند.

برخی از کاربران با نوع اظهارنظر هایشان طرح را تحقیر می کردند از عوض کردن نام این دیوار به نام<دیوار گدایی> تا خاطرنشان کردن این موضوع که این طرح باعث فقیرپروری می شود و بهتر است به جای ماهی به ملت ماهیگیری یاد داد. الصاق واژه کپی برداری از شهرهای اروپایی حاشیه دیگری بود که در فضای مجازی بازتاب داشت.

اینکه دیوار مهربانی چیز تازه ای نیست و سال هاست مشابه هایش در اروپا و امریکا انجام می شود. برخی، این وسط نگران تبعات بهداشتی دیوار مهربانی بودند و می گفتند که این کار ممکن است مخاطرات بهداشتی بالایی داشته باشد.

بعضی ها هم البته مشفقانه تر به موضوع نگاه می کردند و حتی می خواستند این ایده ها در سطحی وسیع تر و به گونه ای خلاقانه تر دنبال شود: اگر جوانان بیکار هر استان یارانه هر ماه شان را یک جا جمع کنند و دو نفر آدم شیر پاک خورده مسئولیتش را در دست بگیرد، مثلا در هر استان ۲۰ هزار نفر شرکت کنند، جمع یارانه هر ماه آن ها می شود تقریبا یک میلیارد تومان و در یک سال ۱۲ میلیارد تومان.

از همان ماه اول می شود با سرمایه گذاری برای اعضا اشتغال ایجاد کرد و با جمع شدن یارانه ها و سود حاصل از اشتغال در ماه های بعد می توان برای همه اعضا شغل و پس انداز و سرمایه فراهم کرد.

ما چقدر شخصیت هضم و جذب مهربانی را داریم؟

یکی از نکاتی که در همین فضا از سوی مخاطبان یادآوری می شد و نکته دقیقی بود، این موضوع بود که ما به عنوان مشتری این مهربانی چقدر جنبه و شخصیت پذیرش و هضم این مهربانی را داریم؟ به عنوان نمونه مستوره برادران نصیری از فعالان رسانه در صفحه مجازی خود به یک اتفاق واقعی که از سر گذرانده بود اشاره می کرد:< اولین بار که رفتم، تابلوی بالای سر منشی چشمم را گرفت. متنی بود با این مضمون: هر بیماری که توان پرداخت حق ویزیت را ندارد، فقط به منشی اطلاع دهد.

خیلی محترمانه و خوب، حالا بماند که بعد ها چقدر مطمئن شدم چه پزشک حکیم و بزرگواری است. گذشت تا این آخرین بار که فقط ردش روی دیوار بود، حتی میخ اش هم بود، اما تابلو نبود. از منشی پیگیر شدم.

چند بار سرش را به علامت تأسف تکان داد و یک جوری که لب خوانی کنم، گفت: خیلی اذیت مون کردند. تعریف کرد که این آخری ها یک بار از صبح تا عصر فقط یک نفر پول ویزیت داده بود. البته حالا هم اگر کسی واقعا توان پرداخت نداشته باشد و دکتر متوجه شود، پول را برمی گرداند.>

همان موقع نگاه کردم دیدم دست کم بیست نفری در نوبت هستیم، پول ویزیت هم ۴۰هزار تومان است، جز یک نفر، به سر و وضع هیچ کدام مان نمی خورد که از پسش برنیاییم. بعید دانستم که همان روز یا روزهای مشابه اشاره شده، فقط یک نفر توان پرداخت مبلغ را داشته.

رسانه ها و بازتاب تاریکی های انسان

رسانه های ما و در سطح وسیع تر رسانه های جهان انگار فقط برای بازتاب چالش ها و نقاط تاریک وجود انسان و جامعه تربیت شده اند و همان ها را بو می کشند. خبر ها اغلب حول محور تاریکی ها و چالش ها چرخ می زند. فرق هم نمی کند چه ساحتی.

از سیاست بگیرید تا اقتصاد، از حوادث بگیرید تا فرهنگ، اغلب می بینید که تمرکز بر روی نقاط چالش برانگیز است. مثلا تعریف حادثه در ذهن یک خبرنگار و رسانه به شکلی جا افتاده که حادثه را در قتل و سرقت و تصادف و ... ببیند و همان ها را دنبال کند.

این سوگیری ها البته ریشه های عمیق تر فرهنگی، اجتماعی، ذهنی و روانی دارد. اینکه ما از کودکی یاد می گیریم که بیشتر از آنکه به افکار مثبت بها بدهیم، متوجه افکار منفی باشیم.

این پدیده ای است جهانی و عمومیت دارد. رگه های این بدبینی را در همین واکنش ها به دیوار مهربانی می بینید. اینکه برخی تلاش می کنند این حرکت را به شیوه های مختلف تحقیر کنند یا بر آن خرده بگیرند یا از ضرب المثل ها مدد بگیرند و بگویند با یک گل بهار نمی شود.

در هر حال رسانه ها در بستر هنجار ها و ارزش گذاری های فرهنگ عمومی قرار دارند. آنها با نوع سیاست گذاری هایشان و تعریفی که از خبر دارند، دست به جریان سازی خبری می زنند و نباید از یاد برد که آن ها برآمده و برساخته تفکر غالب موجود در فرهنگ عمومی هستند.

فوروارد ها و توهّم کمک به همنوع

یکی از حاشیه های حضور آدم ها در فضای مجازی فرو رفتن در لفاظی و حرافی است. گاهی فوروراد کردن متن هایی درباره مهربانی، محبت و عاطفه گرایی و نظایر آن آدم ها را از اینکه عملا در معرض مهربانی قرار بگیرند بازمی دارد.

بالشخصه در این فضا ها این حالت توهم زایی را دیده ام که گاهی اشتهای ما به مهربانی و محبت با فوروارد کردن متن ها کور می شود و مثل یک نوع ریزه خواری احساس سیری کاذب به ما دست می دهد.

گمان می کنیم همین که مثلا هر روز متن هایی درباره قضاوت نکردن فوروارد کنیم، می توانیم مطمئن باشیم که قواعد عمل اخلاقی را مراعات کرده ایم یا اگر متن هایی درباره رعایت حقوق همنوع و کمک به دیگران را فوروارد کنیم می تواند خیالمان راحت باشد که ما وظیفه مان را در کمک به همنوع به نحو احسن انجام داده ایم در حالی که واقعیت چیز دیگری است. آن بیرون یعنی در جامعه هزاران بیمار بی بضاعت و لشکر میلیونی بیکاران وجود دارند که با این متن ها گرم نمی شوند.

آن بیرون چالش هایی وجود دارد که اگر همه ما صبح تا شب در فضاهای مجازی متن های شیک کمک کردن به همنوع را فوروارد کنیم، آن تاریکی ها از بین نخواهد رفت و آن گره ها باز نخواهد شد، گاهی اما به اندازه همان لباسی که روی یک دیوار می آویزیم اندکی گرما زیر پوست جهان سرد بیرون می رود.

ایران آنلاین

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 188 تاريخ : پنجشنبه 24 دی 1394 ساعت: 5:02

بعد از کار سخت روزانه یک خوارکی که به شما روحیه و نشاط بدهد خیلی ضروری به نظر می رسد. برخی غذاها هستند که مصرف آنها موجب تقویت خلق و روحیه می شوند که در اینجا به توضیح چند مورد از آنها پرداخته ایم.

ساردین

مطالعات نشان داده افرادی که بدنشان دچار کمبود امگا۳ است بیشتر از دیگر افراد، مبتلا به ضعف روحیه هستند. اسیدهای چرب امگا۳ موجود در ماهی های چرب مانند سالمون و ساردین، بخش وسیعی از بافت مغز را تشکیل می دهند. حدود ۶۰ درصد از وزن خشک مغز را چربی تشکیل می دهد که حدود ۶۰ درصد از وزن خشک مغز را چربی تشکیل می دهد که حدود ۳۰ درصد از آن ها به شکل امگا ۳ می باشد.

داشتن یک رژیم سرشار از امگا۳ کمک موثری به سلامت مغز خواهد کرد و با حفظ انعطاف سلول های مغز موجب تقویت و بهبود روحیه می شود و به این ترتیب پیام رسان های شیمیایی مغزی (انتقال دهنده های عصبی) می توانند به طور موثرتری کار کنند.

اسفناج

اگر بدن به کمبود ویتامین B مبتلا شود. منجر به ضعف روحیه و بداخلاقی فرد می شود، چرا که وجود مقدار پایین ویتامین B در بدن می تواند در واقع مانع تولید سروتونین شود. با خوردن سبزیجات برگی مانند اسفناج و بروکلی به افزایش سطح به افزایش سطح ویتامین B در بدن خود کمک کنید.

آب

بدن برای وظایف و عملکردهای منظم خود نیاز ضروری به آب دارد که در این خصوص نه تنها تک تک اعضای بدن با کمبود آب دچار نقص می شوند بلکه روی توانایی تمرکز مغز نیز تاثیر بسزایی خواهد گذاشت و موجب تضعیف آن ها خواهد شد.

موز

موز حاوی اسد آمینه مهم و ضروری تریپتوفان و نیز ویتامین B۶، A، فیبر، پتاسیم، فسفر، آهن و کربوهیدرات های تقویت کننده روحیه به جذب تریپتوفان در مغز کمک می کنند و ویتامین B۶ به تبدیل تریپتوفان به هورمون سروتونین که موجب بهبود اخلاق می شود کمک می کند که این مورد به تقویت خلق و خو و نیز داشتن خوابی راحت کمک بسزایی می کند.

از آنجا که تریپتوفان قادر به افزایش مقدار سروتونین در بدن می شود در درمان بیماری های مختلفی مانند بی خوابی، افسردگی و حتی هیجانات ناشی از خشم نیز موثر است. موزها به خاطر آنها به عنوان یک میان وعده سالم برای افرادی که دچار استرس های شدید یا خستگی شده اند مفید می باشد.

شکلات تیره

شکلات نه تنها طعم خوبی دارد بلکه می تواند روحیه و خلق و خوی شما را بهبود بخشد. شکلات هر چه تیره تر باشد دارای خواص بیشتری است. مصرف تکه چهار گوش کوچکی از شکلات تیره می تواند باعث شود مغز اندورفین آزاد کند و موجب افزایش سطح سروتونین شود. طی یک تحقیق به ۳۰ نفر مقدار ۴۰ گرم شکلات تیره طی ۱۴ روز داده شد.

نتایج نشان داد که این افراد هورمون استرس کمتری در بدنشان تولید شده و مقدار هیجانشان نیز کاهش یافته است. افرادی که دچار اضطراب هستند با خوردن شکلات شیری می توانند علائم و نشانه های این حالت را در خود کاهش دهند. تحقیقات می گوید خوردن شکلات تلخ نیز را برای افرادی که سابقه اضطراب ندارند می تواند نقش بسیار موثری در بهبود حالاتشان داشته باشد.

سیب

سیب سرشار از ترکیبی موسوم به کوئرستین است که از آسیب مغز در برابر رادیکال های آزاد پیشگیری می کند.

تخمه آفتابگردان

تخمه آفتابگردان منبع دیگری از تیروزین است و نیز سرشار از ویتامین E و سلنیوم است که محافظان خوبی برای قلب به شمار می روند.

ماست

کمبود ویتامین D منجر به بروز مشکلات بسیاری برای سلامتی از جمله افسردگی، پوکی استخوان، بیماری های قلبی و سرطان خواهد شد. بهترین منبع ویتامین D نور خورشید است ولی اگر در شرایطی قرار دارید که قادر به دریافت نور کافی از خورشید نیستید. بهتر است از منابع غذایی حاوی ویتامین D استفاده کنید. کلسیم نیز می تواند مقدار استرس و هیجان شما را کاهش دهد، برای این منظور می توانید مقداری توت(انواع توت ها) به ماست خود بیفزایید و آن ها را به عنوان صبحانه میل کنید.

بادام

بادام سرشار از ترکیبی موسوم به تیروزین است که یکی از اجزا سازنده برای تولید دوپامین و دیگر انتقال دهنده های عصبی مربوط به حالات فرد می باشد و این بدان معناست که خوردن یک مشت بادام نه تنها موجب بهبودی و سلامت دستگاه قلبی عروقی می شود بلکه به خاطر دارا بودن مقدار فراوانی فیبر و اسیدهای چرب غیر اشباع تک زنجیره ای باعث بهبود اخلاق فرد نیز می شود. از دیگر منابع غذایی حاوی تیروزین می توان به جوجه، بوقلمون و پنیر نیز اشاره کرد.

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 196 تاريخ : پنجشنبه 24 دی 1394 ساعت: 5:02

علیرضا سعیدآبادی کارشناس ارشد روابط بین الملل با تاکید بر این که رسانه های مرکز و محلی دو بال پرواز رسانه در ایران هستند گفت: رسانه های محلی با وجود نزدیک ترین سطح تماس با مردم و اقوام ایرانی، قدرت های نوظهور سیاسی هستند و نقش دیده بانی و صیانت از مرزهای فرهنگی، پیشتازی نیروهای محلی و حضور بی واسطه در ارتباطات میان فردی و گروهی را در تمامی نواحی و مناطق کشور به عهده دارند.

این فعال رسانه ضمن اشاره به موفقیت آمیز بودن کمپین مجلس مستقل آینده که در نواحی و مناطق مختلف ایران اسلامی فراگیر شده ، نتیجه آن را متعلق به خانواده رسانه دانسته و بر اهمیت همکاری تمامی هنرمندان رسانه در سراسر کشور برای تاثیرگذاری های بزرگ و نقش آفرینی های هرچه بیشتر در آینده تاکید کرده و افزود: نقش رسانه های مرکز معطوف به افکار عمومی ، نیروهای سیاسی و نهادهای تصمیم گیری در مرکز است.آنچه به همگرایی رسانه های مرکز و محلی در موضوعات متعدد و مشترک جامعه کمک شایان توجهی می کند فعالیت دفاتر محلی رسانه های مرکز و مسئله اقتصاد نوپای رسانه های محلی و بازتوزیع فرصت های مالی رسانه در مرکز و استان ها با شاخص های جامع الاطراف و نگاه حمایتی جدید است که بتواند منافع رسانه ای کشور را به خوبی تامین کند و اقتصاد رسانه های مرکز و محلی را تنظیم نماید.

وی با ذکر این که دو عامل تفویض اختیارات و تمرکززدایی در کشور ، رابطه سنتی مرکز استان ها را بازتعریف می کند و به روزرسانی و بومی سازی نظام اداری ، پیش نیازهای ضروری این تغییر هستند افزود:الگوی حاکم بر روابط مردم و رسانه های محلی و مرجعیت این رسانه ها در نواحی و مناطق سراسر کشور نشان می دهد جنبه های نرم افزاری قدرت در استان ها ، رو به تصاعد است و ما با پدیده ای به نام محلی گرایی ایرانی اسلامی مواجه هستیم که برنامه ریزان کلان باید با توجه به آثار مثبت و همه جانبه ای که این رسانه ها در عرصه های مختلف محلی دارند برای آن ها یارانه و بسته های حمایتی و تشویقی مناسب در نظر بگیرند.

سعیدآبادی با توجه به به بایدها و نبایدهایی که از حوزه سیاست به خبرنگاران توصیه می شود ، امر به معروف و نهی از منکر را دو روی یک سکه دانسته و معتقد است:اغلب هنرمندان رسانه از وفادارترین نیروهای نظام ، انقلاب اسلامی و مردم هستند و فعالان سیاسی اغلب مشق سیاست را نزد این اساتید در برنامه های رسانه ای آغاز کرده اند و نادیده انگاری نقش محوری این آمران به معروف و ناهیان از منکر در عرصه های آگاهی بخشی به مردم ، مرجعیت فکری و سیاسی جامعه ، امیدوارسازی و آینده نگری مثبت و از همه مهم تر خوشبوسازی و تلطیف فضای عمومی به خاطر برخی بوهای بد منتشره از حوزه های فرهنگ ، سیاست و اقتصاد جفا به این عزیزان است و کمپین مجلس مستقل آینده در این روزها از پربرکت ترین ره آوردهای خانواده رسانه برای فعالان سیاسی است که در محاسبات راهبردی از این پس بحساب می آید.

این کارشناس ارشد مسائل سیاسی خاطر نشان کرد:کمپین مجلس مستقل آینده ، نقطه عطفی برای تاریخ رسانه است که در این رویداد ، هنرمندان رسانه در رابطه استاد و شاگردی که با فعالان سیاسی دارند برای اولین بار پیش افتاده اند و شاگردان ، نقش سنتی خود را این بار از دست داده اند.نه استادان باید به خاطر این نتیجه مغرور شوند و نه فعالان سیاسی ناراحت شوند بلکه هر دو باید ، این نقش آفرینی راهبردی حوزه رسانه در عرصه انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی را به فال نیک بگیرند.

شایان ذکر است چند سال پیش فراخوان طرح خانه رسانه های محلی در ایران از سوی این فعال رسانه و تعدادی از مدیران رسانه های استانی بصورت آزمایشی و محدود در فضای رسانه انتشار یافت که نتیجه آن فراخوان و گسترش روابط این عزیزان با تمامی رسانه های محلی در نواحی و مناطق مختلف کشور توانست این روزها در کمپین مجلس مستقل آینده برکت خود را نشان دهد و برای اولین بار ، همه شاهد هم افزایی و نقش آفرینی راهبردی خانواده رسانه در موضوع انتخابات مجلس شورای اسلامی و مسائل راهبردی جامعه هستیم که به لطف الهی در سراسر کشور فراگیر شده واین مدل همکاری صدها فعال رسانه باهم ، توجه مردم و بسیاری از نخبگان سیاسی و اجتماعی را که مستقل از چپ و راست سیاسی هستند به خوبی به خود جلب کرده و ان شاء الله نتیجه آن ، تعمیق آگاهی های مردم و تداوم مشارکت حداکثری در ایران اسلامی خواهد بود.

علیرضا سعیدآبادی

کارشناس ارشد روابط بین الملل

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 202 تاريخ : يکشنبه 20 دی 1394 ساعت: 3:43

زنان شاهنامه اهل بزم ورزم بود ه اند

امیر پریزاد در گفت و گو با گیتی پورفاضل وکیل پایه یک دادگستری

زمانی که د ر کشوری با تاریخ و فرهنگ قابل عرضه و جهانی زند گی کنید مهم نیست به چه شغلی مشغول هستید و شما را با چه سمت و پستی می شناسند ، د غد غه فرهنگ و تاریخ و بسط و پژوهش و معرفی آن می تواند شما را د ر مسیری قرار د هد که بد ون چشمد اشت برای همواری آن تلاش و جنبه های ناشناخته شخصیتی خود را نیز عیان کنید ، گیتی پور فاضل بیشتر با عنوان حقوقد ان شناخته می شود ولی د ر عرصه فرهنگ و تاریخ ایران هم صاحب پژوهش ها و تحقیقاتی است. ماحصل این کوشش چاپ کتاب حماسه های بزرگ ملی و د و کتاب شعر پژواک آشنا و پرند ه های زند انی و رمان د و کهربای غارتگر بود ه که هر کد ام د ر جای خود قابل تامل و بررسی است.

برای شروع کمی پیرامون والایی واژه زن د ر فرهنگ ایران زمین برایمان بگویید و این موضوع چطور به تصویر کشید ه شد ه؟

ببینید د ر فرهنگ ایران زمین زن یعنی زند گی یعنی زایند گی، بنابراین چون تد اوم نسل به د ست اوست د ر خود این فرهنگ از یک جایگاه بسیار خوبی برخورد ار است، اگر که شما نگاهی به پیرامون این سرزمین بیند ازید و کشورهای همسایه را د ر نظر بگیرید د ر یک مقایسه بسیار گذرا این به شما ثابت می کند که جایگاه زن د ر ایران به چه صورت بود ه است.

قوانینی که حتی از آن زمان برای ما ماند ه و ما حالا به آن د سترسی د اریم نشان می د هد که زن از چه حقوق خوبی د ر ایران برخورد ار بود ه است. زمانی که زن د ر ایران ارث می برد ه د ر هیچ کجای د نیا ارث نمی برد ه و آن ملایمتی که د ر قوانین ایران وجود د اشته هرگز د ر قوانین د یگر کشورها و نقاط جغرافیایی وجود ند اشته به خصوص د ر تورات .

چرا به تورات اشاره کرد د ید ؟ مگر د ر تورات به زن از چه زاویه ای نگاه شد ه است؟

نگاه تورات به زن متفاوت ازد یگر کتب آسمانی است چون از همان اول که حوا زاد ه می شود او را وابسته می کند به آد م ومی گوید که چون ما د ید یم تو تنها هستی و د ید یم که نیاز د اری که همد می د اشته باشی حوا را آفرید یم. بعد وقتی که حوا د انایی خود را ابراز می کند با نزد یک شد ن به د رخت معرفت هم خود از میوه د رخت معرفت می خورد و هم به آد م می د هد تازه وی را تکفیر هم می کنند و می گویند که تو همد ست مار هستی و د ر این تمثیل مار شیطان است بنابراین زن می شود شاگرد شیطان.

از اینجاست که بعد ا هم ما د ر مانویت می بینیم که زن از یک جایگاه پستی برخورد ار است و می گویند که زن زمینی هست و مرد آسمانی که نشات گرفته از همین موضوع است چرا برای اینکه مانی متاثر از اد یان یهود ی و مسیحیت است بنابراین چون زن د ر آنجا جایگاه خوبی ند اشته ما می بینیم که مانی هم به همین اعتقاد است.

خب این اعتقاد کمی د ستخوش تغییر شد ه و شکی د ر آن نیست اما این نگاه د ر ایران چطور مورد نظر قرار می گیرد ؟ آیا د ر اینجا هم این نگاه به زن وجود تاریخی د اشته؟

د ر شاهنامه که شناسنامه ما ایرانی ها ست شما شکوفایی زنان را می بینید . ببینید تمام زنان غیر از سود ابه که خد مت شما عرض می کنم که چرا با سود ابه این گونه رفتار شد ه از یک خرد بالایی برخورد ار هستند . وقتی که کتایون به اسفند یار می گوید به جنگ رستم نرو، او گوش نمی کند چرا برای این که گشتاسب می خواست که اسفند یار را د ور کند ؛ او از اسفند یار می ترسید ، به او گفته بود که پاد شاهی از آن تو خواهد بود اگر تو رفته و رستم را د ست بسته بیاوری، من پاد شاهی را به تو واگذار می کنم .ترسی که د ر د ل گشتاسب بود ه می خواسته که او را از پایتخت د ور کند و به او این ماموریت را می د هد .

و ببینید که زبان فرد وسی چقد ر اینجا زیباست. تشبیهات فرد وسی بسیار بسیار جالب است و شما کمتر د ر شعر های د یگر می بینید .

آنجایی که جنگ رستم و اسفند یار است می گوید :

ستون کرد چپ را خم آورد راست

غریو از بن چرخ چاچی بخاست

بزد راست بر چشم اسفند یار

سیه شد جهان پیش آن نامد ار

خم آورد بالای سرو سهی

از او د ور شد د انش و فرهّی

قبل از اینکه رستم و اسفند یار شروع کنند به جنگ با هم، رستم به اسفند یار می گوید :

که گفتد برو د ست رستم ببند

نبند د مرا د ست چرخ بلند

حتی این هشد ار را هم به اسفند یار می د هد ولی از آنجایی که اسفند یار شوق پاد شاهی د اشته و می خواسته که به جای پد ر تکیه بزند به این جنگ می رود و واد ار می شود به جنگ با رستم.

د ر حالی که کتایون از ابتد ا به او این هشد ار را می د اد ه که تو این کار را نکن و او گوش نمی کند .

خب زنانی خرد گرا مانند کتایون را چقد ر د ر شاهنامه د اریم چون بود ند کسانی که فرد وسی را شاید از روی غرض ورزی انسانی زن ستیز معرفی کرد ه اند ؟

این حرف د رستی نیست . من د استان د یگری را برای شما مثال می زنم، د ر جایی د ر شاهنامه سین د خت را می بینید ، سین د خت از یک جنگ بزرگ با خرد ش جلوگیری می کند ، وقتی که با شوهر خود صحبت می کند به د لیل اینکه زال آمد ه بود خواستگاری د ختر سین د خت و اینها مخالف بود ند

به هر حال چون اینها از د و قبیله مختلف بود ند به هیچ عنوان حاضر نبود ند که این ازد واج صورت بگیرد و زال و رود ابه نیز همد یگر را د وست د اشتند .

می بینند که امکان د ارد آتش جنگ شعله ور بشود سین د خت می گوید که من خود م می خواهم با سام صحبت کنم و این زن می نشیند پای میز مذاکره مثل یک د یپلمات و از این جنگ جلوگیری می کند و به هر حال این مشکل را به نحوی حل و فصل می کند .

ببینید زنان د ر شاهنامه هم به عنوان یک زن د ر بزم و هم به عنوان یک د لیر و پهلوان د ر رزم شرکت می کنند . شما وقتی د ر مورد گرد آفرید می خوانید د ر شاهنامه واقعا لذت می برید . آنجایی که جنگ بین گرد آفرید و سهراب است و کلاهخود از سر گرد آفرید می افتد و موهای او آشکار می شود سهراب می گوید اگر زنان ایران این گونه هستند پس ببینید این سرزمین مرد ان شان چگونه خواهند بود ، این نشان می د هد که زن د ر ایران همپای مرد تربیت می شد ه و همپای مرد می توانسته رزم کند و د ر د لربایی و د لنشینی هم می توانسته صاحب بزم هم باشد ، د ر آنجا که می گوید رود ابه گیسوان خود را که آنقد ر بلند بود ه بیند ازد پایین و زال آن گیسوان را بگیرد و بالا برود ببینید چقد ر زیباست؛ شما این منظره را مجسم کنید خود ش یک تابلوی زیبایی است و آنجا نشان می د هد که آن زن چقد ر می تواند د ر ابراز عشق و محبت به مرد آن سیاست و د لربایی زنانه را د اشته باشد ، وقتی که آد م شاهنامه را می خواند به خصوص آنجایی که د ر مورد زن صحبت می کند واقعا لذت می برد ، یا د ر مورد فرانک و بسیاری از زنان د یگر شاهنامه که اگر قرار به گفتن باشد بسیار بحث طولانی می شود ولی آنچه مسلم است اگر که ما د ر شاهنامه می بینیم که می گوید :

زنان را ستایی سگان را ستای

مقد اری خشمگین می شویم یا وقتی که می گوید :

زن و اژد ها هر د و د ر خاک به

جهان پاک از این هر د و ناپاک به

فکر می کنیم که چطور ممکن است که فرد وسی این سخن را گفته باشد . نخست این که د ر شاهنامه این سخن از زبان رستم بیرون می آید و آن زمانی است که رستم آنقد ر خشمگین می شود وقتی وضعیت سیاوش را می بیند و خبر می د هند که سیاوش از بین رفت و کشته شد که از ناراحتی این صحبت ها د ر واقع از زبان رستم جاری می شود و گفته می شود ولی از آنجایی که ما اعتقاد د اریم که مرد های ایرانی به خصوص مرد هایی د ر رد یف فرد وسی انسان های فرهیخته و بزرگی بود ند با توجه به فرهنگ ایران که همیشه برای زن یک احترام خاصی قائل می شود نمی توانیم بپذیریم که فرد وسی این حرف را زد ه باشد .

اما با این اوصاف بسیاری معتقد ند که این اشعار د ر شاهنامه آمد ه و منسوب به فرد وسی است.

ببینید بسیاری از فرد وسی شناسان معتقد ند که این سخن فرد وسی نیست و اینها جزو شعرهایی است که به شاهنامه اضافه شد ه است، ولی یک چیزی را خیلی خوب می توان فهمید و آن این است که کسی که شاهنامه را می خواند متوجه می شود این سرزمین چه احترام خاصی برای زنان قائل بود ه است.

البته د ر مورد سیاوش و سود ابه من نمی توانم به سود ابه زیاد ایراد بگیرم حالا چرا برای آنکه سود ابه یک د ختر بسیار بسیار جوانی بود ه که د ر اثر جنگی که بین پد ر او و کیکاووس د ر می گیرد آنها شکست می خورند و د ر واقع این د ختر به عنوان یک غنیمت جنگی نصیب کیکاووس می شود و د ر آن زمان کیکاووس ۶۰ ساله بود ه و سود ابه یک د ختر جوان، مسلم است که او عاشق سیاوش می شود منتها این عشق د ر فرهنگ ما ممنوع بود ه چرا که سود ابه ماد ر سیاوش محسوب می شد ه د ر حالی که از نظر غریزه طبیعی می بینیم که سود ابه تقصیری ند اشته، سود ابه یک د ختر جوانی بود ه و د لش می خواسته که همنشین یک مرد جوانی باشد نه یک مرد ی که همسن پد رش بود ه منتها به خاطر آن که تابوهایی که د ر فرهنگ ما وجود د اشته نشکند و از بین نرود د ر نتیجه این عشق ممنوع قلمد اد شد ه و به خاطر همین هم سیاوش برای اینکه نشان بد هد که به پد رش خیانت نکرد ه و مرد پاکی است از آتش می گذرد .

این آتش به چه صورتی است؟ ما د ر فرهنگ ایران زمین د و جور ور د اریم. ور یعنی مجازات جرم،ور گرم، ور سرد و اساسا چرا این گونه بود ه؟

ور گرم گذشتن از آتش بود و ور سرد خورد ن سوگند بود ه یعنی آب آلود ه و اگر کسی این آب آلود ه را می خورد و مریض می شد و می مرد می گفتند که گناهکار بود ه و اگر که می خورد و تاثیر نمی کرد و نمی مرد یعنی بی گناه بود ه. حالا کسی که از آتش می گذشت اگر که بی گناه بود ه آتش او را نمی سوزاند کما اینکه سیاوش می گذرد و پد رش متوجه می شود که او هیچ اشتباهی نکرد ه است.

پس شما معتقد هستید که د ر فرهنگ ایرانی که شاهنامه شناسنامه آن است نگاه د رستی به زن شد ه؟

بله د رست است و به هرحال من فکر می کنم که اگر همه زنانی که د ر شاهنامه به نحوی جایگاهی د ارند و د ر مورد آنها گفته شد ه بخواهیم د ر مورد آنها تک تک صحبت کنیم خیلی بحث طولانی می شود و به همین جا بسند ه می کنم.

امیرپریزاد

نویسنده، مستندساز و فعال اجتماعی

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 192 تاريخ : يکشنبه 20 دی 1394 ساعت: 3:43